رییس مجلس باید حسن شهرت و کمترین شائبه را داشته باشد/ بین همکارانمان در دولت نهم و دهم یک نفر را برای ریاست معرفی می کنیم/ مجلس از جریان امور خارج شده است/ مدعیان ریاست مجلس بدانند قرار نیست رئیس یک قوه شوند
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۷۹۰۷۸۴
شنیدههای موثق حاکی از آن است که از میان مدیران دولتهای نهم و دهم که به مجلس یازدهم راه یافتهاند، شمسالدین حسینی، علی نیکزاد و حمیدرضا حاجیبابایی در تکاپو برای به دست گرفتن سُکان ریاست مجلس یازدهم هستند و در این میان بحث هایی درباره ائتلاف آنها به گوش می رسد.
با شنیدن این خبر خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا، در گفتگو با «شمسالدین حسینی» وزیر امور اقتصاد و دارایی در دولت نهم و دهم و نماینده منتخب مردم تنکابن، رامسر و عباسآباد در مجلس یازدهم در مورد برنامههای او و وضعیت ریاست مجلس یازدهم که از هم اکنون داغ است به گفت و گو نشستیم که در ادامه مشروح مصاحبه را می خوانیم:
- پیش از این شما در تشریح برنامههای خود در مجلس یازدهم به مسئله اقتصاد تاکید کردید، علت این تاکید چیست؟
از باب اهمیت ذاتی این مسئله، کافی است به بیانیه گام دوم برگردیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
- کاهش میزان کم مشارکت مردم در انتخابات به نوعی بیانگر سیاستزدگی مردم و فاصله گرفتن آنها از حاکمیت است، به نظر شما بهبود اوضاع اقتصادی میتواند به عنوان عاملی برای آشتی و کاهش فاصله مردم با حاکمیت کمک کند؟
حتما همین طور است. همان طور که اشاره کردم با کاهش درآمد سرانه توزیع درآمد به ضرر اقشار آسیبپذیر، شهرهای کوچکتر و مناطق مرزنشین تغییر کرده است و همین باعث شده است که عمده نارضایتیها و اعتراضات نه در مناطق عیاننشین بلکه در مناطق متوسطنشین و حتی فقیرنشین شکل بگیرد. از طرف دیگر بخش عمده کاهش مشارکت مردم در انتخابات مربوط به اقشار متوسط و رو به پایین است. با عطف به اینکه مجلس قدرت اجرایی ندارد، اگر موفق شود که با طرحها، لوایح و هدایت فعالیتها بخشی از این مشکلات را کاهش دهد، حتما در بازگشت امید و نشاط به این گروه از جامعه کمک خواهد کرد.
عملکرد مجلس دهم باعث کاهش مشارکت مردم در انتخابات شد
البته بخشی از کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس به عملکرد مجلس دهم برمیگردد. تعداد قابل توجهی از شهروندان و هموطنان حداقل در حوزههای انتخابیه مختلف که حضور داشتم، معتقد به این هستند که مجلس باید در جایگاه واقعی خود قرار بگیرد. در حال حاضر مجلس در آن جایگاهی که در قانون اساسی پیشبینی شده و آن چه که مدنظر امام و رهبری است و به معنای دقیق کلمه، در رأس امور قرار نگرفته است. نمیخواهم بگویم که جایگاه مجلس پایین آمده بلکه منظورم این است که این نهاد در بسیاری از موارد از جریان امور خارج شده است و مصداق بارز این مسئله تصمیماتی است که در خصوص اصلاح قیمت حاملهای انرژی یا همان افزایش قیمت بنزین گرفته شد و نمایندگان مجلس در واکنش به این قضیه اظهار بیاطلاعی کردند و گفتند ما در جریان نبودیم. مصداق دیگر اصلاح قانون بودجه سال 1398 است که این اقدامات به جای مجلس در نشست شورای عالی ستاد هماهنگی سه قوه صورت گرفت. بنده ضمن اینکه تأکید میکنم باید مسائل اقتصادی در اولویت کاری مجلس قرار بگیرد بر ضرورت قرار گرفتن مجلس در جایگاه خود، تاکید میکنم. همچنین اموری که در حوزه اختیارات مجلس است باید خود نمایندگان مجلس در مورد آن تصمیمگیری و سیاستگذاری کنند.
در سایر کشورها مقامی تحت عنوان رئیس مجلس به رسمیت وجود ندارد
- از میان گزینههایی که برای ریاست مجلس یازدهم مطرح هستند، به نظر شما کدام مورد برای این جایگاه مناسب است؟
اولین نکته این است که باید تلاش کنیم میان نمایندگان تبعیض و تمایز قائل نشویم و در مقابل بین رئیس جمهور به عنوان رئیس قوه مجریه و رئیس مجلس به عنوان رئیس قوه مقننه تفاوت قائل شویم. شخصا در یک مطالعه تطبیقی میان قانون اساسی ایران با سایر کشورها متوجه شدم که در مجالس سایر کشورها مقامی تحت عنوان رئیس مجلس و رئیس قوه مقننه به رسمیت وجود ندارد. در این میان فرقی نمیکند چه کسی باشد هر کسی که باشد چه خود بنده و چه فرد دیگر باید بپذیرد او فقط ادارهکننده جلسات مجلس است. یک رئیس مجلس خوب کسی است که وظیفه هماهنگی و سخنگویی را به خوبی انجام بدهد. لذا در ابتدا کسانی که به این جایگاه توجه دارند و یا به دنبال آن هستند که از طریق قرار گرفتن در این جایگاه به مردم خدمت کنند، باید بدانند قرار نیست رئیس یک قوه شوند. ریاست مجلس شروع بسیاری از مشکلات ساختاری و نهادی در مجلس شورای اسلامی است چرا که برخی از روسای مجلس و حامیان آنها تلاش کردند که او را هم به عنوان رئیس یک قوه مطرح کنند در صورتی که او هماهنگکننده و سخنگوی یک قوه است، پذیرش و درک همین مسئله مهمترین شرط احراز برای ریاست مجلس است. در واقع به تسامح از واژه رئیس مجلس استفاده میکنیم اگر کسی غیر از این فکر کند بداند که در مسیر نادرستی حرکت میکند. رییس مجلس باید فردی باشد که علاوه بر تجارب ملی از سابقه خوب و حسن شهرت برخوردار باشد، این فرد باید تخصص مقتضی شرایط روز را داشته باشد به عنوان مثال اگر مسائل کشور مسائل فرهنگی است باید از یک متخصص فرهنگی برای این جایگاه استفاده کنیم، اگر امنیتی است یک متخصص امنیتی و اگر اقتصادی است یک متخصص اقتصادی. در مجموع کسی باید رییس مجلس شود که بتواند در بین نمایندگان مختلف، با توجه به اینکه از شهرها و حوزههای مختلف جغرافیایی و حوزههای فکری مختلف میآیند بتواند همگرایی و همافزایی ایجاد کند.
در سالهای اخیر جایگاه رییس مجلس قوی و در مقابل مجلس تضعیف شد
مهمترین وظیفه و کارکرد رییس مجلس این است که مجلس را به رأس امور بازگرداند و این را تمرین و پیگیری کند نه اینکه مبادا رئیس مجلس را جایگزین نهاد مجلس کند. اتفاق ناگواری که طی سالهای اخیر رخ داد، این بود که به مرور زمان پارلمان به عنوان یک نهاد تضعیف شد و در مقابل رئیس آن به عنوان یک فرد بسیار تقویت شد که در نهایت هم دیدیم نه برای پارلمان سود داشت نه برای رئیس پارلمان.
باید به سمت تکثر اختیارات در مجلس حرکت کنیم
- بنابراین تاکید شما روی قرار گرفتن مجلس در رأس امور است.
مجلس باید در رأس امور قرار بگیرد یعنی اگر قرار است قانون بودجه در جایی تصویب و اصلاح شود باید در مجلس این کار صورت بگیرد نه در جلسهای که رئیس مجلس در آن باشد. این دو موضوع متفاوت است. اگر قرار است تصمیم مهمی مانند اصلاح قیمت بنزین صورت بگیرد، این تصمیم باید در مجلس و توسط نمایندگان صورت بگیرد نه در جلسهای که رئیس مجلس در آن است. نکته بعدی این که باید به سمت تکثر اختیارات در مجلس حرکت کنیم به این ترتیب که اداره جلسات مجلس با یک نفر باشد، اداره سازمان اداری مجلس با فرد دیگر. چرا که هر کدام از اینها وقت و حوصله خود را میطلبد و این گستردگی کار اگر رعایت نشود و در یک سمت تمرکز پیدا کند علی القاعده کیفیت لازم را نخواهد داشت.
شواهدی مبنی بر اقدامات جانبدارانه تشکیلات ادارای مجلس در حمایت از مدعیان ریاست مجلس وجود دارد
معتقدم در کنار این تکثر اختیارات، گردش موقعیتها را هم در نظر بگیریم تا استعدادهای بیشتری شناخته شوند و توانمندی های بیشتری به کار گرفته شوند و به این سمت برویم که برخی از محدودیتهای زمانی را ایجاد کنیم. این یک ایده قابل بحث است که خودم هم به این ایده توجه و تأکید دارم. توجه به ایجاد محدودیتها نیز حائز اهمیت است. لزوما یک فرد نباید 4 سال رئیس مجلس باشد، درست است هر سال انتخابات برگزار میشود اما همانطور که بسیاری از مسئولیتها در کشور بیشتر از یک دوره نمیتواند باشد در مورد ریاست مجلس هم میتوانیم این قانون را بگذاریم که هر فرد حداکثر می تواند یک یا دو سال رئیس مجلس باشد تا این گردش مانع تمرکز و تمدید قدرت و اختیارات شود. چرا که در حال حاضر شایعات و بحثهایی میشنویم و حتی شواهدی هم وجود دارد که تشکیلات ادارای مجلس دارد جانبدارانه در خصوص نامزدها و افرادی که مطرح هستند اقدام میکند، این که چرا این اتفاق افتاده محل بررسی است و اینکه چگونه این باید اصلاح شود جای بررسی است. وقتی من رئیس مجلس هستم و دوره بعد هم میتوانم کاندیدا شوم طبیعی است که از اختیارات اداریام استفاده میکنم تا آراء را به سمت خودم جلب کنم. اینها نکاتی است که باید ملحوظ شود تا مجلس نماد مردم سالاری، توازن و تعادل توانمندیها باشد.
- در صحبتهای خود به قدرت تشکیلات اداری برای تعیین رییس مجلس اشاره کردید، تشکیلات اداری مجلس تا چه اندازه در تعیین رییس آن قدرت دارند؟
بحث بر سر این است که امکانات مجلس در اختیار کیست؟ علیالقاعده در اختیار سازمان اداری مجلس است و آیا رییس مجلس در تخصیص و توزیع این امکانات میتواند موثر شود یا خیر؟ ما میتوانیم خیلی ایدئالیستی برخورد کنیم و بگوییم خیر اثر ندارد اما من معتقدم در جاهایی میتواند موثر باشد.کافی است افرادی که در ارکان اداره مجلس قرار دارند در تعامل با نمایندگان یک سری تمایلات خودشان را القاء کنند، اینها موثر است و میتواند منجر به شکلگیری سوگیریهای ناخواسته در برخی از انتخابات شود.
- بسیاری از مدعیان ریاست مجلس برای کسب این مقام بر سابقه اجرایی خود تاکید میکنند، نظر شما در رابطه با تاثیر سابقه افراد برای قرار گرفتن در این جایگاه چیست؟
علی القاعده نمایندگان مجلس افراد و اشخاصی هستند که خوب می دانند که هر موقعیتی چه شرایط احرازی دارد. بنده قبلا گفتم اگر چه همه گزینشها باید به نوعی با تطبیق لازم صورت بگیرد اما برخی از موقعیتها نیاز به تطبیق و مداقه بیشتری دارد. بنده به عنوان یک فرد در هر رأیی به هر کسی و در هر موقعیتی که میخواهم بدهم این تطبیق و مداقه را انجام خواهم داد و به ویژه در رابطه با ریاست مجلس، این حساسیت و مداقه بیشتر خواهد بود تا اداره مجلس و یا به عبارت دیگر نماد هماهنگی و سخنگوی مجلس توسط کسانی صورت بگیرد که کمترین شائبه را داشته باشند.
نباید کسی را از پیش تعیین شده رئیس مجلس کنیم
-این روزها در رابطه با پروندههای فساد برخی از مدعیان ریاست مجلس گفتگو میشود، ارزیابی شما از این قضیه چیست؟
اگر موردی اثبات شده باشد حتما مورد توجه نمایندگان قرار میگیرد. کما اینکه اعتبارنامهها مورد بررسی قرار میگیرد و فرقی ندارد، تک تک نمایندگان از این حیث یک بار دیگر مورد تطبیق و بررسی قرار میگیرند. همچنین نباید کسی را از پیش تعیین شده رئیس مجلس کنیم، نه رئیس مجلس بلکه هیچ یک از ارکان دیگر. به عبارت دیگر این باور باید شکسته شود که از پیش اینگونه در خصوص افراد قضاوت شود و یا خودشان به این صورت احساس کنند که رئیس مجلس، عضو هیئت رئیسه یا روسای کمیسیونها هستند. این از پیش تعیین شده نیست و همه این اتفاقات بعد از بازگشایی مجلس صورت میگیرد بنابراین باید از دامن زدن به شایعاتی که به فرض فلان نهاد یا بخش نظرش بر فلان شخص است، پرهیز کنیم چرا که همه این موارد نادرست است و چنین چیزی وجود ندارد. به عبارت دیگر نه کسی از پیش برای مسئولیتی تعیین شده است و نه کسی و جایی خارج از مجلس برای این مسئولیتها در مجلس تصمیم میگیرد. ضمناً تأکید میکنم که هیچ پیش قضاوتی در خصوص صحت و سلامت افراد نباید صورت بگیرد. اینها هم در مجلس مکانیسم دارد و باید طی فرآیند قانونی بررسی شود. رئیس مجلس و هیچ رکنی از مجلس از پیش تأیید شده نیست، نمایندگان انتخاب میکنند هیچ کسی از بیرون برای موقعیتها و مسئولیتهای مجلس تصمیم نمیگیرد و هر چه در این زمینه مطرح میشود شایعه ای بیش نیست.
- با توجه به اینکه شما یکی از اعضای کابینه دولت نهم و دهم بودید و در این مجلس شاهد حضور نمایندگانی هستیم که پیش از این سابقه مدیریت در این دولتها را داشتهاند، آیا امکان ائتلاف بین شما و مدیرانی که از دولت نهم و دهم وارد مجلس شدند، وجود دارد؟
فرضمان بر این است که در بین مدیران ارشد دولت نهم و دهم حداقل در صحن رقابتی برای هیچ مسئولیتی صورت نگیرد. به ویژه در خصوص ریاست مجلس بین من و دیگر دوستانی که کاندیدا هستند یک بررسی توسط خودمان صورت بگیرد و آن کسی که مطمئن باشیم هم به لحاظ ویژگیها و هم به لحاظ اقبال در بین منتخبین برای اداره مجلس موقعیت بهتری دارد او انتخاب شود و در داخل خودمان کمک کنیم به اینکه نظر دیگر نمایندگان را هم جلب کنیم.
- بنابراین تاکید بر روی ائتلاف است تا رقابت؟
ممکن است در یک مرحلهای رقابتی داشته باشیم ولی قطعا هنگام تصمیمگیریها در صحن به صورت واحد ظاهر خواهیم شد و رقابتی در صحن یا موارد این چنینی نخواهیم داشت.
- در بحث ریاست مجلس از طیف شما افرادی نظیر شما، حاجی بابایی و نیکزاد برای ریاست مجلس مطرح هستند، امکان این ائتلاف وجود دارد که فقط یک نفر از این جمع برای ریاست مجلس کاندیدا شود؟
دیگران هم هستند. بین این چند تن از دوستان تلاش خواهیم کرد یک نفر معرفی شود و دیگران از او حمایت کنیم . فعلا در خصوص هیچکدام تصمیمی گرفته نشده اما مشورتهایی انجام شده است و روی این تفاهم داریم که از بین این سه یا چهار نفر که بیشتر سه نفر مطرح هستند، یک نفر به عنوان نماینده این جمع در فرآیند رایزنی ها و انتخاب مجلس معرفی شوند و دیگران هم حمایت کنند.
تاکنون در جلسات مجلس مجازی شرکت نکردم
- صحبتهایی در رابطه با برگزاری جلسات آنلاین میان منتخبین مجلس یازدهم شده است،شما در این جلسات شرکت میکنید؟ محور مباحث این جلسات چیست؟
جلساتی تحت عنوان مجلس مجازی برگزار میشود البته من تا به حال توفیق نداشتم در این جلسات شرکت کنم. بسیار تمایل در آن جلسات شرکت کنم. اصولا جلساتی که جمعی فرهیخته و صاحب اندیشه در آن حضور دارند همنشینی با آنها بسیار خوب خواهد بود. من هم به رغم خواستهام تا به حال توفیق پیدا نکردم و اگر موفق شوم حتما حضور پیدا خواهم کرد. اما چون دعوتنامهها مدام به صورت پیامکی برای من میآید و دستور کارها را میبینم، دستورکارهای خوبی است به عنوان مثال در مورد مواردی نظیر مسکن، مسائل اقتصادی، حل مسائل اقتصاد پس از کرونا بحث میشود، عمدتا مسائلی است که مرتبط به جامعه است.
-ریاست جلسات آنلاین برعهده چه کسی است؟
ریاست این جلسات را نمی دانم بر عهده کیست.
از سیاستهای مفید دولت حمایت میکنم
-برخی با شعار انتقامگیری از دولت وارد مجلس یازدهم شدند، برنامه شما در مواجه با دولت به صورت خواهد بود؟آیا مانند برخی قصد انتقامگیری دارید و یا تلاش میکنید ضمن همکاری با دولت به حل مشکلات مردم کمک کنید؟
قوه مجریه، قوه مقننه و قوه قضاییه و حتی نیروهای مسلح مانند چرخ دندههایی هستند که باید در هماهنگی باهم حرکت کنند تا گردش امور سریعتر، دقیقتر و موثرتر صورت بگیرد. لذا مجلس باید برنامهها، سیاستها و فعالیتهای قوه مجریه که درجهت صحیح است را تسهیل و تسریع کند و مواردی که تشخیص میدهد در جهت ناصحیح است را متوقف، کنترل و هدایت کند. لذا حتی در بین نمایندگان دیگر حتی یک مورد سراغ ندارم کسی گفته باشد من برای گرفتن انتقام از دولت دوازدهم به مجلس آمدم و تبعا من هم چنین ادعایی ندارم. با دولت هیچ تقابلی ندارم اما این به این معنا نیست که همه برنامهها و سیاستهای دولت را بپذیریم و به این معنا نیست که اگر دولت کندی و کاهلی دارد با او سازش کنیم، تلاش خواهیم کرد از برنامهها و سیاستهای مفید حمایت و آنها را تقویت کنیم.
-بنابراین منظور شما همکاری با دولت است؟
بایستی هم افزایی وجود داشته باشد.
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: مجلس یازدهم ائتلاف احمدی نژادی ها مشارکت مردم در انتخابات مدعیان ریاست مجلس برای ریاست مجلس دولت نهم و دهم مسائل اقتصاد مجلس یازدهم مطرح هستند قرار گرفتن صورت بگیرد عنوان رئیس تعیین شده رئیس مجلس برنامه ها رییس مجلس سیاست ها رأس امور یک قوه یک نفر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۷۹۰۷۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازی جدید قالیباف برای حفظ صندلی ریاست؛ تندروها شمشیر را از رو بستهاند
رسیدن قالیباف به ریاست مجلس حتی اگر بخش عمدهای از لیست ائتلافی شانا و پایداری در دور دوم هم رأی بیاورند، کاری دشواری به نظر میرسد؛ رقابتی که با پایان دوره اول انتخابات شروع شد و به مرور شاهد تحرکاتی در این زمینه از سوی رایآورندگان هستیم.
به گزارش هم میهن، انتخابات دوره دوم مجلس برای تکمیل نمایندگان دوره دوازدهم، آخر همین هفته برگزار می شود. در همین روزهای گذر از انتخابات ۱۱ اسفند تا دوره دوم، گمانه های مختلفی درباره هیئترئیسه و رئیس مجلس جدید و چیدمان مجلسی که از ۷ خرداد قرار است فعالیت خود را آغاز کند، مطرح شده است و در بسیاری از این گمانه ها به متزلزل بودن جایگاه محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس اشاره میشود.
با توجه به اینکه موقعیت قالیباف در انتخابات اخیر نسبت به انتخابات مجلس یازدهم تضعیف شده و از جایگاه اول دوره قبل به جایگاه چهارم سقوط کرده است و بنابر اطلاعات از ورودیهای مجلس پیش رو که رویارویی با مجلس تندروتر را ترسیم میکند؛ احتمالاً او باید وارد بازی جدیدی شود و برای حفظ موقعیت بر سر میز مذاکره بنشیند و به سهمخواهیها پاسخ داده و امتیازاتی دهد تا بتواند صندلی ریاست را در مجلس دوازدهم هم حفظ کند.
شاید با توجه به اینکه مجلس قبل هم مجلسی اصولگرا و از نوع تندرو بوده است؛ این تصور پیش آید که او یکبار این راه را رفته و موفق هم بوده است اما کار او اینبار بسیار دشوارتر است چراکه تندروهایی پشت این میز نشستهاند که از زمان انتخابات و حتی پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات تاکنون به او تاختهاند. یکی در سخنانش از این سخن میگوید که «اگر رئیس شوم» این کار را میکردم یا آن کار را نمیکردم (مجتبی ذوالنور، ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳) و آن یکی از آنچه باید هیئترئیسه انجام بدهد و توجه به خانه و ماشین و دفتر نمایندگان از سوی هر که در این موقعیت قرار میگیرد، میگوید (حمید رسایی، ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳).
صندلیهای سبز بهارستان این بار میزبان تندروهای اصولگرایی است که حتی برای رسیدن به هیئترئیسه مجلس (به گفته برخی نمایندگان) از تخریب یکدیگر هم ابایی ندارند. صداوسیما نیز در هیزم این آتش دمید و در یکی از مصاحبههایش با منتخب دوره دوازدهم مجلس مجوز بردن اسم محمدباقر قالیباف، نماینده تهران و رئیس کنونی مجلس را صادر کرد. این مجوز باعث شد که شکاف و اختلافات اصولگرایان بیش از پیش از پرده برون اُفتد و خودنمایی کند.
در انتخابات اسفندماه شورای ائتلاف نیروهای انقلاب (شانا) که قرار است پشتوانه موقعیتی محمدباقر قالیباف در مجلس دوازدهم هم باشد، با جبهه پایداری دست به ائتلاف زد؛ ائتلافی که از جهت همسو بودن جبهه پایداری با دو لیست مهم مقابل لیست ائتلافی یعنی «صبح ایران» و «امنا» در ابعاد مختلف قرار گرفتند در یک سنگر این پیش بینی را ایجاد می کند که جبهه پایداری مؤتلف با شانا اگر در مجلس بعدی بخواهد همسویی با جریانی را در پیش بگیرد، بعید است با نمایندگان راهیافته از لیست امنا و صبح ایران به ائتلاف و همراهی نرسد.
مسلما این شرایط قطعاً به نفع قالیباف نخواهد بود و این امر هم موجب شده که این تصور ایجاد شود که قالیباف از همین حالا و در مجلس کنونی علاوه بر همراهی جریان تندروی موجود، سیگنالهای مثبتی را به تندروها در مجلس بعدی ارسال کند تا بتواند موقعیت فعلیاش را در دور بعدی هم حفظ کند؛ از جمله اینکه برخی حتی احتمال بازگشت طرحهایی مانند طرح صیانت به دستور کار مجلس در روزهای پایانی را در همین مسیر عنوان کردهاند.
مجلس دوازدهم و منتهیالیه اصولگرایی۳۲ کاندیدای انتخابات در تهران و ۵۸ کاندیدا در سطح کشور باید ۲۱ اردیبهشت برای رسیدن به بهارستان به کارزار دومین مرحله انتخابات قدم بگذارند و قطعاً نتایج این ۴۵ کرسی نیز بر وزنه هر یک از جریانهای موجود در مجلس اصولگرای بعدی مهم است.
البته افرادی که با وجود نظارت استصوابی و ردصلاحیتهای بیسابقه (از نظر دلایل مطرحشده) وعدم مشارکت حداکثری به مجلس راه یافتند، اکثراً از یک طیف بزرگ و در زبان سیاسی ما اصولگرا هستند و البته با این چیدمان فعلی نمایندگان مجلس دوازدهم در این طیف، جمعیت بیشترش از منتهیالیه اصولگرایی یعنی تندروترین تشکلها هستند که برای تثبیت قدرت خود در مجلس آینده و حذف رقیبان یا گرفتن امتیاز از جمله در هیئت رئیسه مجلس بعدی دست به کار شدند و از همان ابتدا دست به تخریب یکدیگر بهویژه قالیباف زدند؛ که در نمونهی مشابه میتوان به بحث تلاش برای اقامت فرزندش در کانادا اشاره کرد.
در همین مسیر بسیاری به این رویکرد و تندرویها هشدار دادند، مثلاً اینکه جلال رشیدیکوچی، نماینده دوره یازدهم، مجلس آینده را مجلس تندرویها و تندروها پیشبینی کرده و معتقد است: «این جریان برای بقای خود احتیاج به دوقطبی کردن جامعه دارد و به این سمت میرود؛ پس تندتر عمل میکند.» بسیاری از تحلیلگران هم ورود آنها به مجلس را تامین خواسته اقلیت و نه همه مردم عنوان کردهاند که حتی قرار نیست این بار به افرادی که حول قالیباف حضور دارند، نقشی در تصمیمگیریها بدهند.
با این تصویر رسیدن قالیباف به ریاست مجلس حتی اگر بخش عمدهای از لیست ائتلافی شانا و پایداری در دور دوم هم رای بیاورند، کاری دشواری به نظر میرسد؛ رقابتی که با پایان دوره اول انتخابات شروع شد و به مرور شاهد تحرکاتی در این زمینه از سوی رایآورندگان هستیم.
رقابت بر سر رای نمایندگان شهرستاناز آنجا که رای نمایندگان شهرستان سرنوشت ریاست مجلس را تعیین میکند، شعارها و اقدامات همه برای جلب این آراست. منتخبی مانند حمید رسایی؛ «لزوم دادن خانه و خودرو توسط هیئت رئیسه مجلس» را مطرح میکند، درحالیکه در تمام ادوار نمایندگان از این امکانات بهره بردهاند. تحلیلها حاکی از آن است که این افراد سعی میکنند از امکانات مجلس وعدم آگاهی نمایندگان رای اولی شهرستانها برای رسیدن به ریاست تبلیغ کنند.
یا مجتبی ذوالنوری، نایبرئیس مجلس فعلی در سخنانش در تریبون مجلس اعلام میکند: «در حوزه کارکنان؛ اگر رئیس مجلس بنده شدم، از بیرون به صورت اتوبوسی و قطاری جمعیتی که هیچ آشنایی با مجلس ندارند آوردم و بر قله مسئولیتهای مجلس مستقر کردم، کارمندی که ۲۰ یا ۳۰ سال در انتظار این است که به قله برسد و بتواند تجربه چنددهساله خود را در خدمتگذاری بیشتر مصروف کند باید ارزش افزوده عمر خود را در اختیار یک نیروی بیرونی که با منجنیق بر نوک قله پرتاب شده، بگذارد.
آیا این کارمند انگیزه کاری و همیّت قسمتی در تحول مجلس را دارد؟ در حوزه نمایندگان مجلس؛ امروز در اثر تغییرات سالیان و تحولات آییننامه، شرایطی فراهم شده که مجلس نهتنها نمایندهمحور نیست بلکه هیئترئیسهمحور هم نیست و رئیسمحور است. مجلسی میتواند کارآمد باشد که همه نمایندگان در آن تأثیر و سهم داشته باشند.»
در این میان قالیباف هم دست روی دست نگذاشته که با تخریب، صندلی ریاست را از دست او دربیاورند. او همایش «آشنایی با روند حضور در مجلس و وظایف نمایندگی» را تقریباً یک ماه زودتر از موعد مقرر در این دوره برگزار کرد؛ آنهم در یکی از هتلهای معروف تهران. برخی این اقدام او را نمکگیر کردن نمایندگان شهرستان دانستند برای گرفتن رای اما قالیباف با این همایش با یک تیر دو نشان زد؛ اول اینکه نمایندگان وقتی با حقوق خود آشنا باشند، کمتر به وعده دادن امکاناتی که معمول آن در همه ادوار اجرایی شده توجه میکنند و در دام این تبلیغات گرفتار نمیشوند. از سوی دیگر بنا بر تحلیلها شاید میزبانی قالیباف را بیجواب نگذارند. این حرکت قالیباف دقیقاً در زمانی انجام شد که بسیاری نحوه برگزاریاش را تبلیغاتی دانستند.
ادعای رایزنی قالیباف برای ریاست مجلسیادداشتی در فضای تلگرام طی روزهای اخیر به قلم کامران غضنفری، کاندیدای مجلس دوازدهم منتشر شد و غضنفری در این یادداشت جلسهای که در مجلس داشته را تشریح کرده و ادعای رایزنی قالیباف برای رسیدن به ریاست مجلس دوازدهم را مطرح کرده است.
او که نظرش درباره ریاست قالیباف در مجلس دوازدهم این است که قالیباف باید اول برادری خود را ثابت کند، در این یادداشت مینویسد: «در هنگام صرف ناهار نیز موضوع خودرو را مطرح کردند. پرسیدم مانند قضیه دوره قبل؟ گفتند نه، این بار نمایندگان را یکییکی یا چند تا چند تا به خودروسازهای داخلی معرفی میکنیم تا خودرو دریافت کنند. بحث اعطای وامهای چندصدمیلیونی نیز مطرح شد.»
او موضوع خودروها که حمید رسایی مطرح کرده را به قالیباف نسبت داده و تاکید میکند: «برداشت بنده از جلسه مذکور آن بود که با دادن وعده قرار گرفتن در کمیسیون مورد نظر، دادن وعده خودرو، وام و… قرار است نظر نمایندگان منتخب را نسبت به ریاست جناب قالیباف، جلب کنند. البته از یک ماه قبل نیز بنده از دوستان متعددی اخبار مشابهی را دریافت کرده بودم که با منتخبان شهرستانها تماس گرفته میشود و آنها را به مجلس دعوت میکنند و با دادن وعدههای مشابه، از آنان خواسته میشود که به ریاست ایشان رای بدهند.
این شیوه نادرستی است که از نمایندهای خواسته شود تا در ازای وعدهها و امتیازاتی، به فرد خاصی رای بدهد. در واقع، چنین نمایندهای دیگر از خود استقلال نظر نخواهد داشت. این کار به نوعی توهین به نمایندگان محسوب میشود و اکثر نمایندگان با چنین شیوههایی مخالف هستند.»
او حتی ایراداتی از جمله نپرداختن به لایحه صیانت در دوره یازدهم مجلس را هم به عملکرد هیئترئیسه نسبت داد تا باز از پشت پردهها و رویکردها و رایزنیها خبر به میان آید.
البته که قالیباف از روی ضرورت و در مسیرِ دادن امتیازات کمتر به جریان مقابلش در مجلس و نشان دادن چهرهاش بهعنوان یک چهره موجه برای ریاست مجلس، ایراداتی که به عملکرد او در مجلس یازدهم وارد شده را به نحوی پاسخ میدهد و از عملکرد خود به عنوان رئیس مجلس دفاع کرده و ادعای جدیدی را مطرح میکند و از تغییر مجلس سنتی به یک مجلس نوین خبر میدهد.
او مژده میدهد که در چند روز آینده از اقدامی که در ۱۱۷ سال سابقه قانونگذاری کشور مشابه آن را نداشتهایم، رونمایی میکنند. چنانچه این رونمایی بیسابقه را میتوان در راستای روشنگری و البته افزایش قدرت چانهزنی او در برابر طیف مقابل و البته حفظ موقعیتش در پسِ تخریبها در فضای رسانهای و در محافل اصولگرایی قلمداد کرد.
قالیباف و همسویی با تندروها در مجلس یازدهمقالیباف برای ترسیم تصویری مناسب با انتخابات مجلس دوازدهم و مجلسی پیشرو، طی ماههای منتهی به انتخابات مجلس یازدهم در برهههای مختلف به تندروهای مجلس چراغ سبز نشان داد. این امر هم موجب شد که مجلس یازدهم رکورددار اصل هشتادوپنجی کردن لوایح و طرحهایی شود که با زندگی روزمره مردم گره خورده است.
او با همراهی در این زمینه و سکوت در برابر انتقادات به نظر میرسد که سیگنالهای مثبت به تندروها را در مجلس فعلی داده است، تا بتوانند در راستای تامین خواسته حامیانشان از فرصت بهره برده و فشار اعتراضات به آنها را بکاهد. حالا هم که طرح صیانت و احتمال نهایی شدن لایحه حجاب و عفاف در همین روزهای پایانی مجلس یازدهم مطرح است.
بر همین اساس به نظر میرسد، قالیباف در بازههای زمانی مختلف با مطالبات عدهای تندرو و خاص همراهی کرده است اما در نهایت او با توجه به طیف فعلی حامیانش و البته نوع برخورد و نگاهی که در این ۴ سال در مجلس از خود نشان داد، در منتهیالیه تندروی جبهه اصولگرایی قرار نگرفته و این موضوع هم موجب شد که در این گردونه ادوار مختلف انتخابات با ردصلاحیت گسترده، او چهرهای میانهروتر تلقی شود و شاید به همین دلیل است که او برخلاف دور قبل که نفر اول تهران بود، اینبار در رتبه چهارم نمایندگان منتخب تهران قرار گیرد و رسیدن به صندلی ریاست برایش دشوارتر شود.
البته تجربه سیاسی نشان میدهد رئیس مجلس الزاماً نفر اول شهر تهران یا حوزه انتخابیه یک نماینده نیست؛ چنانچه علی لاریجانی نیز دومین منتخب قم بود اما توانست مجدد ریاست مجلس را از آنِ خود کند. این نقطه قوتی است برای قالیباف اما شرایط لاریجانی با قالیباف بسیار متفاوت است. قالیباف باید آرای خود را از چنگ سوپرتندروها دربیاورد و رسیدن به این نتیجه تا به امروز برای قالیباف با اما و اگرهای بسیاری روبهرو است.
جلال محمودزاده، نماینده مهاباد و رئیس فراکسیون نمایندگان اهل سنت مجلس نیز معتقد است که قالیباف در مجلس دوازدهم مجبور است راهی بس دشوار را برای رسیدن به ریاست مجلس طی کند. او در تشریح راه ناهموار قالیباف میگوید: «دولت احساس میکند برای ریاست مجلس رقبایی وجود دارند و مانند مجلس قبل نیست. در حال حاضر ۵ نفر از منتخبین بهصورت مستقیم برای ریاست مجلس اعلام آمادگی کردهاند؛ بنابراین شرایط مجلس دوازدهم مانند مجلس قبل نیست که قالیباف تنها کاندیدای ریاست مجلس باشد.»
او از اختلافات بهوجودآمده نیز نگذشته و در این مورد تاکید میکند: «از میان داوطلبین ریاست مجلس، چهرههایی حضور دارند که از قالیباف بیشتر به دولت نزدیک هستند. به همین دلیل یکی از دلایل علنی کردن اختلافات دولت و مجلس همین نکته است.»
درست است که قالیباف حامیانی داشته و به پشتوانه آن پا به میدان انتخابات مجلس گذاشت اما حمایت آنها برای رسیدن به ریاست دوره دوازدهم مجلس کافی به نظر نمیرسد.
احتمالاً میانهروها و طیف اقلیت سیاسی مجلس در رقابتی که اگر بین گزینه تندروها و طیف قالیباف شکل بگیرد، دست به همراهی با او خواهند زد اما قالیباف برای رسیدن به ریاست، نیاز به آرای بیشتری دارد و اگر ضرورتی از بیرون بر حضور قالیباف بر ریاست مجلس به میان نیاید، قالیباف چارهای جز جذب رای جبهه پایداری و طیفهای همسو با آن (جریان «امنا» و «صبح ایران») ندارد که آن هم بدون امتیازدهی صورت نمیگیرد و حالا با توجه به شواهد و قرائن مطرحشده به نظر میرسد مذاکرات آغاز شده و اگر قالیباف با همین روند خواهان دستیابی به صندلی ریاست مجلس باشد، با توجه به اینکه در سابقه سیاسی او بالا و پایین و حرکت در طیفهای مختلف اصولگرایی دیده شده است؛ احتمالاً با چهره جدیدی از قالیباف روبهرو خواهیم بود؛ چهرهای که برآمده از همراهی بیش از پیش با تندروهاست.